9 ماهگی
وزن: 800/9 کیلو گرم
قد: 68 سانتی متر
کارهایی که در این سن انجام می دادم:چهار دست و پا راه می رفت و میز و مبل و لبه هایش را می گرفت و بلند می شد و چند قدمی هم راه می رفت – چون هنوز قدرت تکلم نداشت جیغ می کشید و با جیغ زدن منظور و خواسته اش رو مطرح می کرد – دستش رو به نشانه خداحافظی تکان می داد و اولین باری که بای بای کرد همین سن بود – کلاغ پر بازی می کرد و لی لی حوضک – قاشق غذا خوری را برای اولین با ر در دستش نگه می داشت و گاهی توی دهان من می گذاشت و بهم غذا می دادو بعد سرش رو تکان می داد و می گفت به به این یکی از کارهای با مزه و خنده دارم بود – خیلی خوش اخلاق و خوش رو هست و بسیار بازیگوش و زبل و هر کاری را یکبار انجام می دادی زود یاد می گرفت.
غذا هایی روو که دوست داشتم: همه چیز رو مثل سوپ و حریره بادوم و شیر برنج و غیره را به صورت میکس شده می خورد به جز گوجه و عسل و توت فرنگی که چون حساسیت زا بود بهش نمی دادم و دکتر هم گفته بود که بعد از یکسال مجاز به خوردن هست – نشاسته را به صورت فرنی درست می کردم و شبها در شیشه همراه نبات می ریختم و به آرشیدا می دادم خیلی دوست داشت و سیرش هم می کرد و باعث می شد که تا صبح بخوابه.
برای چکاپ ماهیانه پیش دکتر رفتیم و دکتر مقدادی برای آرشیدا مقداری ویتامین و مکمل تجویز کرد و چون آرشیدا تنها چیزی که لب نمی زد شربت آهن بود و همین باعث شده بود که قدش 2 سانتی متر کمتر از حد نرمال باشه، براش مولتی ویتامینی تجویز کرد که طعم کاکائو می داد و پر از آهن بود به اسم شربت sunstour که آرشیدا هم طعمش رو دوست داشت و خیلی راحت با اپلیکاتور بهش روزی 2 ml می دادم.