سه روزگی آرشیدا
بعد از سه روز دکتر امروز رو بهم توصیه کرده بود که حتما حمام کنم و بدلیل داشتن بخیه تا قبل از سه روز اجازه نداشتم خودم و آرشیدا حموم کردیم و اینگار بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد و احساس شادابی کردم دیگه درد و سوزش هم نداشتم و همینجا جا داره از دکتر خوبم خانم امین زاده تشکر کنم که اینقدر دستش خوب بود که به جز شب اول که انگار زانوم رو به چونم دوخته بودن و شب دوم دیگه دردی نداشته و راحت بودم فقط دوست داشتم بخوابم و استراحت کنم انگار یکسال بود نخوابیده بودم و هنوز بدنم کوفته بود امروز شیرم هم اومد و من خیلی خوشحال بودم که می تونم نوزادم رو سیر کنم البته تا قبل از اومدن شیرم عمه بهناز زحمت می کشید و بهت شیر میداد و تو کوچولوی ناز هم از همون روز اول خوب مک می زدی و شیر می خوردی قربونت برم که اینقدر شکمو بودی.امروز خاله خدیجه هم به تهران اومد مختص دختر نازم تا بخاطر تجربه ای که در بچه داری و زایمان داشت هم به من و هم به دخترم کمک کنه اینم عکس آرشیدا خانم 3 روزه